۱۳۸۷ آبان ۹, پنجشنبه

کم آوردم در برابر این همه فرهنگ!

این مطلب را که خاطره کسیه که 18 سال پیش توی شرکت ولوو در سوئد استخدام شده،یه جایی خوندم:
جالب بود پس گذاشتمش اینجا:
اولین روزهایی که در سوئد بودم، یکى از همکارانم هر روز صبح با ماشینش مرا از هتل برمی‌داشت و به محل کار می‌برد. ماه سپتامبر بود و هوا کمى سرد و برفى. ما صبح‌ها زود به کارخانه می‌رسیدیم و همکارم ماشینش را در نقطه دورى نسبت به ورودى ساختمان پارک می‌کرد. در آن زمان، ٢٠٠٠ کارمند ولوو با ماشین شخصى به سر کار می‌آمدند.
روز اول، من چیزى نگفتم، همین طور روز دوم و سوم. روز چهارم به همکارم گفتم: آیا جاى پارک ثابتى داری؟ چرا ماشینت را این قدر دور از در ورودى پارک می‌کنى در حالى که جلوتر هم جاى پارک هست؟
او در جواب گفت: براى این که ما زود می‌رسیم و وقت براى پیاده‌رفتن داریم. این جاها را باید براى کسانى بگذاریم که دیرتر می‌رسند و احتیاج به جاى پارکى نزدیک‌تر به در ورودى دارند تا به موقع به سرکارشان برسند. تو این طور فکر نمی‌کنی؟

۱۳۸۷ آبان ۸, چهارشنبه

مکه ، عربستان، ثروت، فقر و گرسنگی؟!!!

دیروز یه نفر توی سایت یکی از دوستان من را به باد انتقاد گرفت که به مذهب توهین کردم که من حتی اگه چیزی را باور نداشته باشم بهش توهینی نمی کنم. و ثانیا اظهار داشت که مردم به بزرگترین ساندویچ دنیا در تهران حمله کردند چون امثال من معنی فقر و گرسنگی را نمی فهمیم؟ و اینکه اون افراد خوشپوش اطراف میز که حالا دیگه آوازه کارشون در همه دنیا پیچیده از فقر و نداری و گرسنگی رنج می بردند.(این دوست عزیز این افراد را گرسنه نام برد پس این عکسهایی که من اینجا می ذارم را شما اسمشو چی می ذارید؟ داستان این انتقاد را می تونید توی سایت یکی از دوستان ( اینجا ) با عنوان از ماست که بر ماست بخوانید.
حالا کاری ندارم .این انگیزه ای شد که چند تا عکس اینجا بذارم و شما مذهب و فقر را در دو کفه ترازو بذارید. من خودم هیچ نظری نمی دم چون متهم شدن به زیر سوال بردن مومنین از حوصله من خارجه! می تونید من هم آدم لامذهبی فرض کنید؟! به قول ابن سینا " در دهر چو من یکی و آن هم کافر! / پس در همه دهر یک مسلمان نبود" البته منظورم این نیست که من انسان از خود متشکری هستم اما حداقل دینم بعنوان یک چیز شخصی پیش خودمه. یه چیزی بین خودم و خدای خودم. واما عکسها :قبلش یه چیز بگم تا یادم نرفته:
به نظر شما دولت عربستان، سالیانه چقدر از طریق زائران مکه پول در میاره؟!
من اگر خدا بودم، هر سال قبله را عوض می کردم و بطور چرخشی یکی از کشورهای بدبخت آفریقا با اون همه مردم گرسنه را انتخاب می کردم تا به این طریق اندکی! پول به این کشورها تزریق بشه.
من فکر می کنم تقریبا به تعداد آدمهای روی زمین خدا وجود داره. مثلا خدای توی ذهن من میگه که خیلی دوست داره به جای این همه هزینه برای حجاج مومن و عزیز همه این پولهایی که تزریق مکه میشه بجاش فقر و گرسنگی این بیچارگان از بین بره. خدای شما چی میگه؟




















۱۳۸۷ مهر ۱۸, پنجشنبه

فقط برای سوئدیها

اگه فکر می کنید google earth بهترین سایت برای مشاهده plan محل زندگیتونه سخت در اشتباهید!!!!
بهتره سری به سایت http://kartor.eniro.se بزنید. در قسمت جدیدی که این سایت تحت عنوان Utsikt به معنی view ارائه داده، می تونیدحتی تا چند متری خونه تون را اون هم از هر زاویه ای که می خواهید تماشا کنید. من که خیلی حال کردم.

معرفی یک سایت:

کسانی که در خارج از کشور زندگی می کنند و به اینترنت با سرعت بالا(بویژه داخل دانشگاهها) دسترسی دارند و دلشون می خواد که کانالهای ایرانی بخصوص کانالهای داخل ایران از جمله شبکه یک و دو و سه و چهار و پنج و کانال تهران و اصفهان و خراسان و غیره را تماشا کنند، می تونند از سایت www.glwiz.com استفاده کنند. یادتون باشه از مرورگر اینترنت اکسپلورر استفاده کنید. برای تماشای زنده می تونید به قسمت tv و سپس Link to ERASANEH بروید. آرشیو فیلمها و سریالها هم هست که البته من iranproud را ترجیح می دم برای آرشیو اما برای تماشای زنده فقط glwiz!!!!

۱۳۸۷ مهر ۱۷, چهارشنبه

آرزوهای بزرگ!!!!

تصور کنید در کمال یکرنگی به چند نفر از دوستان خود که آدمهایی ((معمولی)) هستند بگویید:((می خواهم روزی معاون مدیرکل این شرکت بشوم)) . چه اتفاقی می افتد؟ممکن است دوستانتان فکر کنند که دارید شوخی می کنید ولی اگر قرار باشد قضیه را جدی بگیرند، به احتمال زیاد خواهند گفت:((تو که چیزی سرت نمی شود،هنوز خیلی چیزها باید یاد بگیری)). ممکن است پشت سرتان هم بگویند:((طرف یک تخته اش کم است.)) حالا تصور کنید که همین مطلب را در کمال صداقت به مدیرکل شرکتتان بگویید. چه واکنشی نشان می دهد؟یک چیز مسلم است : او نمی خندد. جدی نگاهتان می کند و از خودش می پرسد:((آیا واقعا چنین فکری به سر این آدم زده؟))
تکرار می کنم ، نمی خندد. زیرا فکرهای بزرگ برای مردان بزرگ خنده دار نیست. یا فرض کنید به یک عده آدمهای معمولی بگویید که خیال دارید یک خانه پنجاه هزار دلاری بخرید و آنها هم چون فکر می کنند چنین چیزی غیرممکن است احتملا به شما بخندند. ولی اگر نقشه تان را به آدمی که در یک خانه پنجاه هزار دلاری زندگی می کند بگویید، او هیچ وقت تعجب نمی کند. او می داند که چنین چیزی غیر ممکن نیست،زیرا خودش به آن رسیده است. یادتان باشد: مردمی که برایتان آیه یاس می خوانند، خودشان تقریبا همیشه افراد ناموفقی هستند،آنها از لحاظ کارآیی بسیار معمولی اند یا در سطح پایینی قرار دارند.

به نقل از کتاب:جادوی فکر بزرگ نوشته دکتر د.شوارتز